×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

آخرین اخبار

امروز : یکشنبه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴  .::.  اخبار منتشر شده : 13 خبر
اهمیت فرزندآوری از منظر قرآن

به گزارش سرویس استان ها نودادامروز، خانواده وقتی تشکیل می شود دو انسان متفاوت با هم زندگی جدیدشان را شروع می کنند که نیاز به محبت بیشتر، عشق ورزیدن بیشتر بین این زن و شوهر وجود دارد و برای رفع این نیاز تولد فرزند می تواند خانواده را پویا کند و از بی روحی و سکوت خارج کند.

شاید شما به این موضوع فکر کنید که هر فرزند در شرایط کنونی هزینه بالایی دارد آری اما اگر شما بخواهید هزینه را بالا ببرید آن دست شماست ولی می تواند با ساده ترین حالت هزینه ها را کم و به راحتی از زندگی سه نفر و یا چهار و بالاتر زندگی خود را ادامه دهید.

هر خانواده ای اگر یک شاغل داشته باشد بر اساس درآمد آن خانواده می تواند مدیریت کند و با شرایط حال ازدواج کند و می بینید چشم به هم زده و فرزندش ۲ ساله شده بدون آنکه به شرایط بد اقتصادی فکر کند.

فرزندآوری از دیدگاه قرآن

فرزند آوری و تکثیر نسل از مهم ترین وظایف انسان ها است و نظر قرآن کریم و اهل بیت پیامبر، نسبت به فرزند آوری و تکثیر اولاد مثبت است.در روایات به شدت بر ترغیب به ازدواج، فرزندآوری، و اهداف متعاقب این دو مورد تاکید دارد.زیرا زندگی با فرزندان صالح فواید و آثار مثبتی در پی دارد که از مهم ترین آن ها کمک و دستیاری والدین و شادی ولذت والدین وغیره می باشد که در آینده باعث ثبات و بقای نسل و جهانی بهتر خواهند شد.
۱٫آیه ۴۶ سوره کهف: در این آیه کریمه می خوانیم: «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَهُ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلاً»؛ (مال و فرزند، زینت زندگى دنیاست و باقیات صالحات [ارزش هاى پایدار و شایسته‏] ثوابش نزد پروردگارت بهتر و امیدبخش تر است!).

در این آیه موقعیت مال و ثروت و نیروى انسانى که دو رکن اصلى حیات دنیاست مشخص شده اند. در اینجا فرزندان در کنار اموال به عنوان شکوفه ها و گل هایى معرفی می شوند که بر شاخه هاى درخت زندگی می رویند. داشتن فرزند در کنار برخورداری از اموال، یکی از مهم ترین سرمایه‏هاى زندگى دنیاست. چرا که براى رسیدن به هر مقصودى از مقاصد مادى حتما مورد نیاز است و به همین دلیل آنها که بر تخت قدرت مى نشینند، در کنار مال اندوزی، سعى در جمع آورى این نیرو نیز مى کنند مخصوصا در زمان هاى گذشته هر کس فرزندان بیشترى داشت خود را نیرومندتر احساس مى کرد چرا که آنها یکى از دو رکن اصلى قدرت او را تشکیل مى دادند.

نکته لازم به ذکر این است که اگرچه این آیه اموال و فرزندان را زینت زیست دنیوی می داند امّا به تصریح بخش انتهایی آیه یعنی «الدُّنْیا وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلاً» این امور زینت هایی زودگذرند که اگر از طریق قرار گرفتن در مسیر «اللَّه» رنگ جاودانگى نگیرند بسیار بى اعتبارند.(۲) با این حال بنا به تعبیر آیه ۳۱ سوره اعراف یعنی «یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ»، این زینت ها می توانند با استقرار و ثبات قدم صاحبانشان در مسیر الهی تمام ناشدنی و در مقدس ترین مکان ها نیز قابل همراهی با آدمی گردند.

آیه ۸۳ سوره کهف: در بخشی از این آیه کریمه می خوانیم: «وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَ بَنی‏ إِسْرائیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»؛ (و [به یاد آورید] زمانى را که از بنى اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکى کنید).

اینکه نیکی کردن به والدین بعد از [توحید در] عبادت، میثاق بعدی خداوند با بنی اسرائیل معرفی شده، می تواند حکایت از رابطه بسیار ویژه ای بکند که بین انسان ها بعد از فرزندآوری، به عنوان والدین و فرزندان، پدید می آید. به عبارت دیگر، دانش و تجربه و حتی پیمان ازدواج و شروع زندگی مشترک، وضعیت ها و نقش های بزرگ سالی را به وجود نمی آورد بلکه دوره «پدر و مادر شدن» است که نقش های بزرگسالی را مشخص می کند.

بنابراین به نظر می رسد که تجربه پدر و مادری در فراهم کردن تعالی و رشد شخصیت افراد اهمیت وِیژه ای دارد. وجود همین تجربه ها مجموعه کاملی از ارزش ها را به ساختار شخصیت والدین می افزاید. از این روست که والدین در این آیه کریمه با قرار گرفتن در کنار نام خدا گرامی داشته می شوند.

می توان گفت سفارش خدا به «احسان در حق والدین» در کنار «دعوت به توحید» به این معنی است که جایگاه و سمت والدین از این حیث که سرپرستان چندین فرزند می باشند در مراتب معنوی و انسانی بسیار عالی است. البته بسیار واضح است که «والدین» عنوانی است که با فرزند آوری بر صاحبان این شأن اطلاق می شود و تا فرزند نداشته و یا فرزندانی را بر اساس آموزه های الهی تربیت نکرده باشند به مقامات معنوی موجود در آیه نمی رسند.

آیه ۶ سوره اسراء: در بخشی از این آیه و بعد از ذکر شدن چند عنوان از ویژگی های بنی اسرائیل و وضعیت آنها، خطاب به آنها گفته می شود که: «ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّهَ عَلَیْهِمْ وَ أَمْدَدْناکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ جَعَلْناکُمْ أَکْثَرَ نَفیراً»؛ (سپس شما را بر آنها چیره مى‏ کنیم؛ و شما را به وسیله دارایی ها و فرزندانى کمک خواهیم کرد؛ و نفرات شما را بیشتر [از دشمن] قرار مى دهیم).

در اینجا می بینیم که زیادی فرزندان به عنوان یکی از اسباب امداد و یاری الهی، معرفی شده است.

آیه ۱۲ سوره نوح: در این آیه می خوانیم:«وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً»؛ (و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغ هاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختیارتان قرار دهد)!

این آیه یکی از آیاتی است که مژده های الهی را به قوم نوح از زبان آن حضرت بیان می کند – البته های مژده هایی که مشروط به ایمان آن قوم و طلب مغفرت شان از خداوند بوده است – و همان طور که می بینیم فزونی فرزندان نیز در کنار نعمت هایی دیگر به عنوان یکی نعمت های الهی مورد اشاره قرار گرفته است. سببی نیز که باعث شده نوح(علیه السلام) این وعده ها را به قوم خود دهد بنابر بعضى از روایات این بوده است که وقتى قوم لجوج او از قبول دعوتش سر باز زدند، خشکسالى و قحطى آنها را فرا گرفت و بسیارى از اموال و فرزندان شان هلاک شدند. به همین خاطر نوح به آنها گفت: اگر ایمان بیاورید همه این مصائب و بلاها از شما دفع خواهد شد.

در این آیه از تعبیر «یمددکم بـ…» برای اشاره به نعمت فرزند اشاره شده است. کلمه «امداد» به معناى رساندن مدد به دنبال مدد دیگر است و مدد به معناى هر چیزى است که آدمى را در رسیدن به حاجتش کمک کند و مشخص است که برخورداری از فرزندان در کنار تملک اموال نزدیک ترین کمک هاى ابتدایى براى رسیدن جامعه انسانى به هدف هاى خویش است.

آیات ۱۳۳ و ۱۳۴ سوره شعراء: در این آیات می خوانیم: «وَ اتَّقُوا الَّذی أَمَدَّکُمْ بِما تَعْلَمُونَ* أَمَدَّکُمْ بِأَنْعامٍ وَ بَنینَ»؛ (و از [نافرمانى] خدایى بپرهیزید که شما را به نعمت هایى که مى دانید امداد کرده* شما را به چهارپایان و نیز پسران [لایق و برومند] امداد فرموده).

در این آیات می بینیم که از یک سو، یاری شدن انسان با سرمایه هاى مادى که قسمت مهمى از آن- مخصوصا در آن عصر- چهارپایان و دام ها بودند مورد اشاره قرار گرفته و از سوى دیگر نیروى انسانى کافى که بتواند آن را حفظ و نگاهدارى کند نیز – به عنوان یکی دیگر از مؤلفه های یاری خداوند به انسان – برشمرده شده است. این تعبیر در آیات مختلف قرآن تکرار شده است که هنگام برشمردن نعمت هاى مادى، در کنار اشاره به اموال، از فرزندان نیز به عنوان نیروى انسانى که حافظ و نگاهبان و پرورش دهنده اموال است نام برده می شود.

نکته ظریف دیگری که در معناشناسی این آیات باید مورد اشاره قرار بگیرد نیز این است که بنابر آنچه در کتاب های لغت ثبت شده، کلمه «مد» در اصل به معناى کشیدن است ولى در معنای «یارى» هم‏ استعمال مى‏شود. بیشتر موارد استعمال «امداد» در عمل و فعل محبوب است به خلاف کلمه «مد» که بیشتر در مکروه استعمال مى شود، هم چنان که هر دو کلمه در قرآن کریم آمده یک جا می خوانیم: «وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاکِهَهٍ»(۷)؛ (ایشان را با میوه مدد دادیم) و در جای دیگر به این آیه برمی خوریم که: «وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذابِ مَدًّا»(۸)؛ (براى او از عذاب دنباله اى که خود مى دانیم درست مى کنیم).(۹)

آیه ۱۱ سوره شوری: در این آیه می خوانیم: «فاطِرُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً وَ مِنَ الْأَنْعامِ أَزْواجاً یَذْرَؤُکُمْ فیهِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ وَ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ»؛ (او آفریننده آسمان ها و زمین است و از جنس شما همسرانى براى شما قرار داد و جفت هایى از چهارپایان آفرید و شما را به این وسیله [به وسیله همسران‏] زیاد مى کند هیچ چیز همانند او نیست و او شنوا و بیناست).

بنابر بیان این آیه کریمه، یکى از نشانه هاى بزرگ تدبیر پروردگار و ربوبیت و ولایت او همین است که براى انسانها همسرانى از جنس خودشان آفریده که از یک سو مایه آرامش روح و جان او هستند و از سوى دیگر مایه بقاء نسل و تکثیر مثل و تداوم وجود او. گرچه قرآن با توجه به خطاب «یذرؤکم» این معنا را در مورد انسان بیان داشته ولى ناگفته پیداست که این حکم از نظر تکثیر مثل مورد چهارپایان و موجودات زنده دیگر نیز جارى است.(۱۰) این معنا دال بر این حقیقت است که فرزندآوری و تکاثر، سنتی است که خداوند متعال با ساز و کارهای مادی، میان همه موجودات عالم برقرار کرده است.

آیه ۷۲ سوره نحل: در این آیه می خوانیم: «وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَزْواجِکُمْ بَنینَ وَ حَفَدَهً وَ رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ أَ فَبِالْباطِلِ یُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ یَکْفُرُونَ»؛ (خداوند براى شما از جنس خودتان همسرانى قرار داد و از همسران تان براى شما فرزندان و نوه هایى به وجود آورد و از پاکیزه ها به شما روزى داد آیا به باطل ایمان مى آورند، و نعمت خدا را انکار مى کنند).

در اینجا می بینیم که وجود فرزندان و نوه ها در کنار روزهای پاکیزه به عنوان نعمت های الهی معرفی شده اند. در واقع این آیه کریمه به انسان ها این پیام را می دهد که خداوند براى شما از همسران تان فرزندان و یاورانى قرار داد که به خدمت آنان در حوائج تان استعانت بکنید و با دست آنان ناملایمات را از خود دور سازید.

این موضوع، اساسی(بنیان) تکوینى است که ساختمان مجتمع بشرى بر آن بنا مى شود و اگر آن نبود مجتمعى تشکیل نمى یافت و این تعاون و همکارى که میان افراد هست پدید نمى آمد و تشریک در عمل و سعى میسر نمى شد و در نتیجه بشر به سعادت دنیا و آخرت خود نمى رسید. آرى اگر بشر این رابطه تکوینى را که خدا به او انعام کرده قطع کند و این رشته پیوند را بگسلد آن وقت به هر وسیله دیگرى که فرض شود متوسل گردد جا پر کن این رابطه تکوینى نگشته جمعش جمع نمى شود. با متلاشى شدن جمع بشر و از بین رفتن حمایت های مادی و معنوی انسان ها از همدیگر و پراکندگى وحدت شان، هلاکت شان قطعى است.

علاوه بر بُعد اجتماعی و دنیایی فرزندان، می توان گفت ادامه حیات معنوی انسان در فرزندان و نوه هایش قابل تصور است؛ یعنی فرزندان و نوه ها پس از مرگ نیز با احسان و سبک زندگی الهی خود به کمال و رفعت جایگاه والدین کمک نموده و بدین سان نعمت شمرده می شوند.

آیات ۷۴ و ۷۵ سوره فرقان: در این آیات و در توصیف گروهی از رستگاران می خوانیم: «وَالَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً * أُوْلئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَهَ بِما صَبَرُوا وَ یُلَقَّوْنَ فیها تَحِیَّهً وَ سَلاماً»؛ (و کسانى که مى گویند: پروردگارا! از همسران و فرزندان مان مایه روشنى چشم ما قرار ده، و ما را براى پرهیزگاران پیشوا گردان* [آرى] آنها هستند که درجات عالى بهشت در برابر شکیبایی شان به آنان پاداش داده مى شود و در آن، با تحیّت و سلام رو به رو مى شوند).

در اینجا شاهدیم که مؤمنان راستین از خداوند می خواهند که فرزندان شان را یکی از عواملی که می تواند برای آنها مایه «چشم روشنی» باشد قرار دهد. اصطلاح «قرّه عین» که در این آیه کریمه به کار رفته، معادل اصطلاح فارسی «نور چشم» است و کنایه است از کسى که مایه سرور و خوشحالى می گردد. این تعبیر در اصل از کلمه «قرّ» گرفته شده که به معنى سردى و خنکى است(۱۳) و از آنجا که معروف است – و بسیارى از مفسران به آن تصریح کرده اند – اشک شوق همواره خنک و اشک هاى غم و اندوه داغ و سوزان است لذا «قرّه» عین به معنى چیزى است که مایه خنک شدن چشم انسان مى شود یعنى اشک شوق از دیدگان او فرو مى ریزد و این کنایه زیبایى است از سرور و شادمانی.(۱۴) این موضوع نشان گر جایگاه والای همسران و فرزندان است که می توانند مایه افتخار و سرور و سعادت مؤمنین گردد. آن هم نه مؤمنین عادی بلکه مؤمنین راست کرداری که دارای مراتب عالی هستند تا آنجا که خود را لایق پیشوایی دیگر پرهیزکاران می بینند و چنین چیزی را از خداوند مسئلت می نمایند و در بالاترین درجات بهشت نیز جا دارند.

نتیجه گیری

قرآن در آیاتی همچون «وَ أَنْکِحُوا الأَیامى‏ مِنْکُمْ» و «فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ» به صراحت از افزایش جمعیت و تولید نسل سخنی به میان نیامده است؛‌ اما این معنا به دلالت التزامی از آنها استفاده می‌گردد.

قرآن کریم با ستودن ازدواج، انسان‌ها را به فرزندآوری و افزایش جمعیت ترغیب کرده و یکی از مهم‌ترین اهداف ازدواج را رسیدن به آرامش و کسب معنویات، افزایش روزی و برکت در زندگی حفظ و تداوم نسل برشمرده است: «وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَزْواجِکُمْ بَنینَ وَ حَفَدَه:و خدا برای شما همسرانی از جنس خودتان قرار داد و از همسرانتان، فرزند و نوادگانی پدید آورد».

از نظر اسلام، ازدواج به عنوان عامل اصلی افزایش جمعیت، بهترین عامل نجات یک جوان از آلودگی‌‌هاست؛ زیرا هواهای آدمی تحت قید و بند در آمده، چشم و دیگر اعضا از لغزش مصون مانده و آدمی در هنگام فشار غریزه، به محرم راز و همسرش نزدیک شده و خود را اقناع می‌کند؛ چنانکه پیامبر اکرم فرموده است: «مَنْ تَزَوَّجَ أَحْرَزَ نِصْفَ دِینِهِ: هر کس ازدواج کند، نصف دینش را حفظ کرده است».

اگر چه ممکن است برخی اندیشمندان افزایش جمعیت را دلیلی برای افزایش فقر در جامعه انسانی بدانند، اما قرآن با ردّ کردن فقر به عنوان مانعی برای ازدواج، افراد را به ازدواج و توکل به خدا دعوت کرده است؛ زیرا خداوند تأمین زندگی چنین زوجی را وعده داده است: «وأَنْکِحُوا الْأَیامى‏ مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیم: مردان و زنان بى‏همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بى‏نیاز مى‏سازد خداوند گشایش‏دهنده و آگاه است!».

پیامبر اکرم نیز فرموده است: «مَنْ‏ تَرَکَ‏ التَّزْوِیجَ‏ مَخَافَهَ الْعَیْلَهِ فَقَدْ أَسَاءَ ظَنَّهُ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ: هر کس از ترس عیالمند شدن ازدواج نکند، نسبت به خداوند عزوجل سوءظن دارد».

بر اساس شریعت اسلام، زیادی جمعیت فقط ابزاری برای تأمین قدرت سیاسی و اقتصادی جامعه یا منافع مادی برای والدین نیست؛ بلکه به سبب ارزش و جایگاه والای آن در اسلام است که مورد توجه خاص قرار گرفته است؛ چنانکه رسول اکرم فرموده است: هنگامی که زن باردار می‌شود، همانند روزه‌دار شب زنده‌دار و مجاهد در راه خدا با جان و مال است و هنگامی که وضع حمل نمود، آنقدر اجر و پاداش دارد که قابل توصیف نیست و اگر در این مدت از دنیا رود، همانند شهید است و زمانی که به نوزداش شیر می‌دهد، با هر مکیدن شیر به او اجر آزاد کردن یک اسیر از نسل حضرت اسماعیل را می‌دهند و تمام گناهانش آمرزیده می‌شود.

علامه طباطبایی افزایش نسل مسلمانان برای از بین بردن بنیان شرک و فساد توسط آنان را از مهم‌ترین اهداف شریعت اسلام ذکر کرده و فرموده است: «در جنبه دیگر از مقاصد مهم شارع اسلام، افزایش نسل مسلمانان است و آباد کردن زمین به دست گروه مسلمانان تا شرک و فساد را از بین ببرند»

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط  مدیریت پایگاه خبری نودادامروز منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.